توضیحاتی در مورد کتاب :
زمین در حال نابودی است، و جمعیت فانی از بین می رود، همه اینها در تلاش برای تبدیل شدن دوباره خدایان قدیمی به موضوع است. چندین سال پیش، زئوس و خدایان چهار نیمه خدای عناصر - هوا، زمین، آتش و آب را اسیر کردند. اکنون خدایان کوچک رها شده اند و مجبور به ایجاد ویرانگری در این سیاره هستند.
مریس، نیمه خدای آب، از پرتاب سونامی و سیل در شهرها و روستاهای ساحلی، تخریب جزایر و زندگی می کنند، اما او و برادرانش باید همانطور که به آنها گفته می شود عمل کنند یا در خطر زندانی شدن دوباره، احتمالاً برای همیشه، هستند. کدام یک از آنها برای بار دوم زنده نمی ماند.
زندگی یک معلم پر از زرق و برق و سفرهای دنیا نیست، بنابراین وقتی به او پیشنهاد سفر رایگان به هاوایی در ازای وظایف خدمتکار افتخاری برای بهترین دوستش داده شد. ، رابی مک دانیل از فرصت استفاده می کند. چیزی که قرار بود یک سفر دریایی شیک و پر از شراب و غذای خوب باشد، زمانی که یک موج غول پیکر از هیچ جا ظاهر می شود و قایق را واژگون می کند، به سرعت به تراژدی پایان می یابد. رابی موفق می شود شناور بماند، نمی تواند ویرانی را که جلوی چشمانش اتفاق می افتد، اما غول برآمده از اقیانوس را درک کند؟ اینکه او واقعاً در پیچاندن سرش به اطراف مشکل دارد.
مریس معمولاً توسط فانی ها دیده نمی شود، مگر اینکه او بخواهد، وقتی رابی او را صدا می کند شگفت زده می شود و او نمی تواند به فانی که التماس می کند برای نجاتش پشت کند. او زیبا، شجاع، خاص و برای او است. اما بعد از اینکه باعث مرگ دوستانش شد، آیا او می تواند او را متقاعد کند که هیولای بی عاطفه ای نیست که او فکر می کند؟
با گم شدن پوزیدون، خدایان باقی مانده زمان خود را می خواهند تا بتوانند دوباره اولی ها را به دام بیاندازند، اما اکنون آنها باید خدای دریا را پیدا کنند. آنها مطمئن هستند که دستگیری و شکنجه زنان فانی که مریس و برادرانش از آنها محافظت می کنند، به آنها پاسخی خواهد داد که به دنبال آن هستند.
توضیحاتی در مورد کتاب به زبان اصلی :
The earth is being destroyed, and the mortal population decimated, all in an attempt for the old gods to become relevant again. Eons ago, Zeus and the gods captured the four demi-gods of the elements-air, earth, fire and water. Now the minor gods have been let loose and are being forced to wreak havoc on the planet.
Meris, half-god of the water, doesn't enjoy throwing tsunamis and flooding coastal towns and villages, destroying islands and taking lives, but he and his brothers must do as they're told or risk being imprisoned again, possibly forever. Which none of them would survive a second time.
The life of a teacher isn't full of glamour and world travels, so when offered a free trip to Hawaii in exchange for Maid of Honor duties for her best friend, Roby McDaniel jumps at the chance. What was supposed to be an elegant dinner cruise full of wine and fine dining quickly ends in tragedy when a giant wave appears from out of nowhere and capsizes the boat. Roby manages to stay afloat, unable to comprehend the destruction happening in front of her eyes, but the giant rising out of the ocean? That she really has trouble wrapping her head around.
Normally unseen by mortals unless he wills it, Meris is surprised when Roby calls out to him, and he cannot turn his back on the mortal begging to be saved. She's beautiful, brave, special, and meant for him. But after causing the deaths of her friends, can he convince her he's not the heartless monster she thinks he is?
With Poseidon missing, the remaining gods are biding their time until they can trap the Primordials again, but now they need to locate the god of the sea. They are certain that capturing and torturing the mortal women Meris and his brothers are protecting will give them the answers they seek.