توضیحاتی در مورد کتاب :
Quick Reads، 2011.
یک داستان شیرین و خنده دار در مورد عشق و کار.
اگر برنده شوید چه می کنید لاتاری؟
دقیقا بعد از ساعت ده یکشنبه شب ماه می بود و یان گرینینگ سی و یک ساله در شیر سرخ با دوست دخترش اما کاوانا نشسته بود. یکی از گفتگوهای سرگرم کننده اما مبهم آنها.
چقدر داریم صحبت می کنیم؟ از ایان پرسید. میلیون ها یا فقط یک نفر؟
اما این سوال را در نظر گرفت. او پس از چند لحظه گفت بسیاری. ایان گفت، فکر میکنم برای تغییر کامل زندگیتان به شش یا هفت میلیون نیاز دارید.
باحال. شش یا هفت، نه؟ از کجا شروع کنیم؟ خب، بدیهی است که من برای ما خانه جدیدی با حمام های او می خرم تا مجبور نشوم برای رفتن به حمام از روی لباس های زیر شما عبور کنم. آن وقت شاید وام مسکن مامان و پدرم را پرداخت کنم. یک قایق تفریحی لوکس خوب خواهد بود و من برای خودم بلیط فصلی برای آبی ها تهیه می کردم. در واقع آن را پاک کنید. من الان میلیونر هستم، اینطور نیست؟ بنابراین من می توانم یک جعبه در بلوز بخرم! نگاهی به اما انداخت و پوزخندی زد. اوه، و فکر می کنم باید تو را به تعطیلات یک عمر ببرم زیرا اگر این کار را نمی کردم تا آخر عمر بر من ناله می کردی.
و آیا این است؟ از اِما پرسید.
بدیهی است که من چند ماشین فلش خواهم خرید. شما دریل را می دانید، چند فراری و شاید یک رنجروور برای زمانی که باید شما را به تسکو ببرم، اما به غیر از آن، فکر می کنم کارم تقریباً تمام شده است.
در مورد کار چطور؟
در مورد کار چطور؟ بنابراین، میدانید، وقتی ما در قایق تفریحی خود نبودیم یا در حال استراحت نبودیم، با تمام اوقات فراغت خود چه میکردید؟ . . .
توضیحاتی در مورد کتاب به زبان اصلی :
Quick Reads, 2011.
A sweet, funny story about love and work.
What would you do if you won the Lottery?
It was just after ten on a Sunday night in May and thirty-one-year-old Ian Greening was sitting in the Red Lion with his girlfriend Emma Kavanagh having one of their amusing but daft conversations.
How much are we talking? asked Ian. Many millions or just the one?
Emma considered the question. Many, she said after a few moments. I reckon you’d need six or seven million to totally change your life.
Cool, said Ian. Six or seven, eh? Where to begin? Well, it’s obvious that I’d buy us a new house with his ’n’ her bathrooms so that I wouldn’t have to walk over your underwear to get to the shower. Then maybe I’d pay off my mum and dad’s mortgage. A luxury yacht would be nice and I’d get myself a season ticket for the Blues. Actually scrub that. I’m a millionaire now, aren’t I? So I’d be able to afford a box at the Blues! He glanced over at Emma and grinned. Oh, and I suppose I’d have to take you on the holiday of a lifetime because if I didn’t you’d moan at me for the rest of my life.
And is that it? asked Emma.
Obviously I’d buy a few flash cars. You know the drill, a couple of Ferraris and maybe a Range Rover for when I need to take you to Tesco’s but other than that I think I’m pretty much done.
And what about work?
What about work?
Well, I assume we’d both give up work. So what would you do with all your spare time, you know, when we weren’t jetting about or lounging on our yacht? . . .