دانلود کتاب اخلاق و جهانشمولی: مقالاتی درباره جهانیپذیری اخلاقی بعد از پرداخت مقدور خواهد بود
توضیحات کتاب در بخش جزئیات آمده است و می توانید موارد را مشاهده فرمایید
نام کتاب : Morality and Universality: Essays on Ethical Universalizability
ویرایش : 1
عنوان ترجمه شده به فارسی : اخلاق و جهانشمولی: مقالاتی درباره جهانیپذیری اخلاقی
سری : Theory and Decision Library 45
نویسندگان : Jan Narveson (auth.), Nelson T. Potter, Mark Timmons (eds.)
ناشر : Springer Netherlands
سال نشر : 1985
تعداد صفحات : 334
ISBN (شابک) : 9789401088343 , 9789400952850
زبان کتاب : English
فرمت کتاب : pdf
حجم کتاب : 7 مگابایت
بعد از تکمیل فرایند پرداخت لینک دانلود کتاب ارائه خواهد شد. درصورت ثبت نام و ورود به حساب کاربری خود قادر خواهید بود لیست کتاب های خریداری شده را مشاهده فرمایید.
در 25 سال گذشته یا بیشتر، موضوع جهانی شدن اخلاقی در اخلاق نظری و همچنین عملی برجسته شده است. اصطلاح «توانایی جهانیسازی» که در ارتباط با ملاحظات اخلاقی استفاده میشود، ظاهراً برای اولین بار در اواسط دهه 1950 توسط R. M. Hare برای اشاره به آنچه او به عنوان یک تز منطقی در مورد انواع خاصی از جملات ارزشیابی توصیف میکند معرفی شد (Hare, 1955). از آن زمان این اصطلاح برای پوشش طیف گسترده ای از ملاحظات اخلاقی از جمله موارد مرتبط با ایده های بی طرفی، سازگاری، عدالت، برابری، و برگشت پذیری و همچنین مواردی که در سؤالات معروف مطرح شده است استفاده می شود: "اگر همه این کار را انجام دهند چه می شود؟" و اگر کسی این کار را با شما انجام دهد چگونه دوست دارید؟ اما این شکوفایی اخیر در استفاده از اصطلاح «جهانشمولپذیری» چیزی است که ریشههای تاریخی عمیقی دارد و به اشکال مختلف در تفکر درباره اخلاق برخی از بزرگترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان سنت غربی نقش اساسی داشته است. در حالی که این اصطلاح نسبتاً جدید است، ایده هایی که اکنون برای بیان آن استفاده می شود، تاریخچه طولانی دارد. بیشتر این ایدهها و پرسشها در قالب یک اصل برای بحث، نقد یا دفاع تدوین شدهاند یا میتوان آنها را مطرح کرد. همانطور که در زیر این ایده ها را مورد بحث قرار می دهیم، این اصل در یک خط شماره جداگانه بیان خواهد شد. مفاهیم عدالت و برابری در اندیشه یونانی پیوند تنگاتنگی داشتند. این ارتباط بین این دو مفهوم حتی در دو نویسنده ای که با این ارتباط مخالف بودند، یعنی افلاطون و ارسطو، آشکار است.
In the past 25 years or so, the issue of ethical universalizability has figured prominently in theoretical as well as practical ethics. The term, 'universaliz ability' used in connection with ethical considerations, was apparently first introduced in the mid-1950s by R. M. Hare to refer to what he characterized as a logical thesis about certain sorts of evaluative sentences (Hare, 1955). The term has since been used to cover a broad variety of ethical considerations including those associated with the ideas of impartiality, consistency, justice, equality, and reversibility as well as those raised in the familar questions: 'What if everyone did that?' and 'How would you like it if someone did that to you? But this recent effloresence of the use of the term 'universalizability' is something that has deep historical roots, and has been central in various forms to the thinking about morality of some of the greatest and most influential philosophers in the western tradition. While the term is relatively new, the ideas it is now used to express have a long history. Most of these ideas and questions have been or can be formulated into a principle to be discussed, criticized, or defended. As we discuss these ideas below this prin ciple will be stated on a separate numbered line. The concepts of justice and equality were closely linked in Greek thought. These connections between these two concepts are apparent even in two authors who were hostile to the connection, Plato and Aristotle.